در رشتن و بافتن فلسفه کم کاری مکردم 

اما

سالی وقایع و مطالعات در اندک زمانی به هم آمدند!

دوختن و شستن این تفکرات و آمیختن آن ها به هم  

در تار و پود فلسفه ام چنان گره هایی افکند که از دور به نقب می مانند 

 کارم به رفو های پی در پی کشیده 

ولی گر عیب از خود تار باشد 

رفو را چه فایده؟

قالی ای که نقب هایش رفو شده

گره هایش باز شده

پا را گرم می کند 

ولی چشم را نوازش نمی دهد!

گر زندگی را به گرما میخواستم و با تاریکی خو گرفته بودم

جز رحم مادر چه چیز را میخواستم!؟؟

گر نتوان خرما خورد از این خار که کشتیم 

و دیبا نتوان کرد ازین پشم که رشتیم 1

بقای خاکی را کجای دلمان بگذاریم!؟

همان بهتر که آتش بزنیم 

خویشتن را همراه این خار و پود  بسوزانیم 

به دقت شعله ها را به نظر آوریم! 

حرارتش را  

نور بی رقیبش را 

 احساس کنیم 

و افقی رقم زنیم که در آن 

 تار و پود جدیدی به هم آوریم!!!

سوال اینجاست

آتشی که به قالی میفته 

دل صانع رو به درد نمیاره!؟ 

کدام صانع قالی خویش می سوزاند!؟ 

کدام صانعی می تواند!؟

صانع جز رفوهای پی در پی دلش  چه کاری راضیست!؟

پ.ن 

1.

خرما نتوان خوردن ازین خار که کشتیم

دیبا نتوان کردن ازین پشم که رشتیم

(سعدی) 

2. چون منااا پست گذاشت تقصیر اولیه از مناااست که پست گذاشتم!

3. اون پشت مشتا، یه فرش کهنه و قدیمی هست که خودت تمام و کمال نبافتیش حواست جمع باشه تا کجا میشه سوزوند!

سخنم آمد ولی قلمم نیامد! (بعد مدتی آمد)

محدودیتی از نوع ذهنی!

"سلطان قلبم تو هستی تو هستی دروازه‌های دلم را شکستی"

پی ,نتوان ,قالی ,گر ,ولی ,رفو ,و پود ,این خار ,؟  کدام ,پی در ,به هم

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران